Webstats4U - Free web site statistics
Personal homepage website counter
Free counter

تحليل بازار فاركس

Tuesday, June 27, 2006

پوند در عزای والتون

هفته پيش ديويد والتون از اعضاي كميته تعيين سياستهاي پولي بانك مركزي انگلستان (MPC) در گذشت . اين كميته شمال 9 عضو مي باشد كه هر ماه يكبار تشكيل جلسه مي دهد و در باره نرخ بهره انگلستان تصميم گيري مي كند . بعد از اتمام جلسه اگر نرخ بهره تغيير كرده باشد و يا مقامات اين بانك به رهبري آقاي كينگ (King) سخناني كه نشاندهنده عزم مسئولين براي تغيير نرخ بهره باشد بر زبان رانده باشند ارزش پوند تغيير مي كند .به عبارت ديگر تشكيل اين جلسه شايد يكي از مهمترين وقايعي باشد كه تاثير مستقيم بر ارزش پوند دارد اما واقعه اي كه شايد از آن هم مهمتر باشد اعلام جزييات اين نشست است كه حدودا دو هفته بعد از جلسه به اطلاع عموم مي رسد .
روش تصميم گيري در مورد نرخ بهره به اين صورت است كه 9 عضو MPC پس از بحث و تبادل نظر راي خود را مبني بر كاهش افزايش و يا عدم تغيير نرخ بهره صادر مي كنند و اكثريت آرا تعيين كننده است . تركيب آرا از عواملي است كه تاثير شديدي بر نرخ پوند دارد به عنوان مثال در آگوست گذشته اين نهاد تصميم به كاهش نرخ بهره گرفت و آنرا از 4.75 به 4.5 رساند كه موجب تضعيف پوند شد اما دو هفته بعد كه جزييات جلسه اعلام شد بازار دريافت كه تركيب آرا 5-4 بوده است و يا به بيان ديگر 5 نفر به كاهش و 4 نفر به ثبات نرخ بهره راي داده اند و كينگ كه رياست بانك مركزي امريكا و اين كميته را بر عهده دارد به ثبات نرخ بهره راي داده است. بنابراين طرفداران پوند اين تركيب را قاطع ندانستند و بعد از اعلام اين خبر پوند تقويت شد . موردي كه ذكر شد نمونه اي است كه هر ماه تكرار مي شود و در تاريخ مشخصي كه براي اعلام جزييات جلسه MPC زمان بندي شده فعالان بازار به انتظار نتيجه تركيب آرا مي مانند و بنا به تغييراتي كه در آن اتفاق مي افتد پوند قوي يا ضعيف مي شود .
از آگوست گذشته تا كنون بانك مركزي انگليس در تمامي جلسات خود بلا استثنا نرخ بهره در عدد 4.5 ثابت نگه داشته و از كاهش يا افزايش آن خودداري مي كند اما اين ثبات به معني ثبات ارزش پوند نبود چون همانطور كه مشهور است اين بازار را انتظارات (Expectation) هدايت مي كند نه الزاما خود وقايع . بنا براين با اينكه اين نرخ ثابت مانده اما در اين مدت پوند دچار تغييرات زيادي شده كه يكي از دلايل آن تركيب آرا در MPC بوده است .
نيكل عضوي بود كه هميشه به كاهش نرخ بهره راي مي داد و تا چندي نتيجه آرا 8-1 بود .(8 نفر به ثبات و نيكل به كاهش نرخ بهره راي مي دادند ) و احساسات بازار نيز تمايل به كاهش داشت .به عبارت ديگر بازار اعتقاد داشت اگر تغييري در نرخ بهره انگليس روي دهد در جهت منفي است نه مثبت . اما حدودا از دو ماه پيش به تدريج انتظارات بازار اول شد و با وجود اينكه كماكان اكثر فعالان بازار انتظار ثبات نرخ بهره را دارند اما اعتقاد عمومي بر اين است كه اگر تغييري رخ دهد در جهت مثبت است . اولين كسي كه جرات كرد راي خود را در جهت افزايش نرخ بهره صادر كند ديويد والتون بود . در جلسه ماه قبل در شرايطي كه بازار انتظار داشت همانند جلسات گذشته نيكل به كاهش و ديگران به ثبات نرخ بهره راي دهند پس از سالها هر سه مورد (كاهش افزايش ثبات ) در آرا MPC ديده شد . ديويد والتون اعتقاد داشت كه نرخ بهره بايد افزايش پيدا كند . بعد از اعلام اين خبر با توجه به اينكه بازار مي دانست كه دوره نيكل به اتمام رسيده و از ماه بعد در تركيب اعضا نخواهد بود طرفداران پوند اميدوار شدند كه تمايلات اعضاي MPC به افزايش نرخ بهره است و به همين دليل پوند تقويت شد . در جلسه اخير نيز والتون مجددا تنها كسي بود كه راي به افزايش داد . بنابراين بازار شاهد دوراني بود كه بر خلاف چند ماه گذشته كه اكثريت راي به ثبات مي دانند و يك نفر كاهش را مد نظر قرار مي داد , اكثريت مجددا راي به ثبات مي دهند و يك نفر راي به افزايش كه اين براي خريداران پوند بسيار خوشحال كننده بود .
اما ديويد والتون كه بسياري اميد داشتند نظر ديگر اعضا را نيز به افزايش نرخ بهره جلب كند هفته گذشته بصورت ناگهاني در گذشت . بعد از اعلام اين خبر پوند ضربه سختي خورد و در برابر ديگر ارزها ضعيف شد .
در شرايطي كه عموم اعضاي MPC اعتقاد به ثبات نرخ بهره دارند درگذشت والتون مي تواند چند ماهي تصميم بانك مركزي انگليس براي افزايش نرخ بهره را به تعويق بياندازد و به همين دليل پوند به عزاي مرگ حامي خود نشست .
چاپ شده در روزنامه شرق
www.sharghnewspaper.com/850406/html/bazr.htm

Tuesday, June 20, 2006

دلار در انتظار آينده

رفتار هفته گذشته دلار تا حدودي پيچيده بود بطوريكه در برابر پوند ضعيف شد , در برابر يورو تقريبا بدون تغيير باقي ماند و در برابر ين قوي شد . از ميزان اندك تغيرات دلار در برابر اين سه ارز (بيش از هفتاد درصد معاملات جهاني بر روي اين سه ارز در برابر دلار انجام مي شود و به همين دليل رفتار دلار در برابر سه ارز فوق الذكر از اهميت بالايي بر خوردار است ) مي توان اينگونه نتيجه گرفت كه بازار در نوعي حالت تعادل بسر مي برده و بازيگران تمايل چنداني براي ايجاد امواج قوي تا قبل از جلسه 29 ژوئن فدرال رزرو (بانك مركزي امريكا ) و قطعي شدن مسئله نرخ بهره ندارند .
هفته پيش را مي توان به نوعي هفته روشن شدن وضعيت تورم در امريكا ناميد . از هفته هاي قبل برنانكي رئيس تازه كار فدرال رزرو صراحتا اعلام كرده بود كه تورم در امريكا رو به افزايش است و بايد آن را مهار كرد .ديگر روساياي بانك هاي مركزي ايالتهاي مختلف امريكا نيز حرف رئيس خود را تائيد كردند كه اينگونه سخنان موجب تقويت دلار در دو هفته پيش شد .اما تقويم اقتصادي هفته گذشته حكايت از اعلام شاخصهاي مهم تورمي مثل شاخص بهاي مصرف كننده (CPI) و شاخص بهاي توليد كننده (PPI) مي كرد كه اعلام ايندو شاخص و قوي تر از حد انتظار بودن آنها مي توانست سخنان مقامات فدرال رزرو را تائيد و مهر تائيدي باشد بر انتظارات بوجود آمده دال بر افزايش نرخ بهره .
روز سه شنبه سيزدهم ژوئن ساعت 4:00 بعد از ظهر به وقت تهران PPI اعلام شد و با اينكه تيتر اصلي اين شاخص 0.2 اعلام شد كه هم از ععد ماه قبل كه 0.9 بود و هم از حد انتظار 0.5 بازار كمتر بود ولي خالص اين شاخص كه غذا و انرژي كه دو عامل پرنوسان محسوب مي شود را در بر ندارد از 0.1 به 0.3 افزايش يافت . تجربه نشانداده كه خالص شاخصهاي تورمي كه غذا و انرژي را در بر ندارند نشانگرهاي بهتري براي تورم محسوب مي شوند و مقامات فدرال رزرو نيز بيشتر به اين اعداد نگاه مي كنند .به همين دليل تحليلگران و معامله گران نيز كه ناچار به پيروي از نحوه تفكر حاكم بر بانك مركزي امريكا هستند به خالص اين شاخصها علاقه بيشتري نشان مي دهند و به همين دليل بعد اعلام اين عدد به ارزش دلار در بازار افزوده شد . درست همزمان با PPI شاخص خرده فروشي (Retail sales) امريكا نيز اعلام شد كه اگرچه رشد ناچيزي داشت و 0.1 اعلام شد اما اولا از حد انتظار بازار كمتر نبود و دوما ميزان خرده فروشي بجز اتومبيل با رشد 0.5 همراه بود كه به نوعي ضعف تيتر اصلي را جبران مي كرد .
بنابراين اولين موج اخبار سخنان رئيس را تاييد مي كرد و حكايت از افزايش نشبي تورم داشت اما اين تمام ماجرا نبود . روز چهارشنبه ساعت 4:00 به وقت تهران براي اعلام شاخص بهاي مصرف كننده (CPI) كه مهمترين نشانگر تورمي مي باشد زمانبندي شده بود و در واقع انتظار اصلي معامله گران براي اعلام اين عدد بود . مجددا خالص اين شاخص كه انرژي و غذا را در بر ندارد از اهميت بيشتري بر خورداراست و براي ماه قبل اين شاخص عدد 0.3 را ثبت كرده بود ولي اقتصاد دانان انتظار كاهش اين شاخص به 0.2 را داشتند بنابراين اگر عددي كه نهايتا اعلام مي شد از 0.2 بيشتر بود به نوعي از انتظار بازار قوي تر مي بود و باعث تقويت دلار مي شد كه اينگونه نيز شد . شاخص Core CPI يا خالص بهاي مصرف كننده 0.3 اعلام شد و حكايت از وجود تورم با وجود 16 مرتبه افزايش نرخ بهره در امريكا داشت . اعلام اين عدد بازيگران بازار را به اين قطعيت رساند كه نرخ بهره در جلسه 29 ژوئن فدرال رزرو از 5.00 به 5.25 افزايش پيدا خواهد كرد . به همين دليل بعد از اعلام اين خبر دلار با سرعت شروع به صعود در برابر ديگر ارزها كرد اما وجود خط حمايت (Support) قوي بر سر راهش مانع از صعود بيشتر شد واز حركت مرموز بازار در آن روز مي توان اينگونه نتيجه گرفت كه عده اي از بازيگران بزرگ به انتظار اين خط نشسته بودند و به محض رسيدن به آن دلار هاي خود را فروختند .
بنابراين اينگونه مي توان نتيجه گرفت كه تورم هنوز هم در امريكا به قوت خود باقي است كه اين مسئله اگرچه مشكلات بسياري براي اقتصاد امريكا ممكن است ايجاد كند اما اگر از زاويه تاثيري كه بر ارزش دلار دارد به آن نگاه كنيم به نوعي بايد آن را مثبت تلقي كنيم . اما فقط تورم نيست كه بر ارزش يك ارز تاثير مي گذارد .هفته گذشته ميزان خالص خريد اوراق بهادار امريكا توسط خارجيها (Net Foreign Security Purchase) اعلام شد و بسيار ضعيف بود . اين عدد از 70 ميليارد دلار به 46 ميليلرد دلار سقوط كرد به شدت نگران كننده است . ماههاي پيش اين شاخص بسيار بالاتر اعلام مي شد و حتي بالاتر از صد ميليارد دلار را نيز تجربه كرد اما چند ماهي است كه در حال سقوط است كه به نوعي نشاندهنده بي ميلي نسبت به اوراق بهادار امريكا مي باشد . با توجه به تراز تجاري بشدت منفي امريكا بالا بودن اين شاخص در ماههاي گذشته موجب مي شد تا تراز تجاري منفي امريكا پوشش داده شود و بنابراين نگرانيها را كمتر مي كرد اماكمتر اعلام شدن اين عدد از تراز تجاري آن هم براي چندمين بار بشدت اقتصاددانان امريكايي را نگران كرده و اگر اين روند ادامه پيدا كند تراز تجاري منفي اين كشور به يك معضل جدي تبديل مي شود كه بي شك تاثير خود را بر دلار خواهد گذاشت .

چاپ شده در روزنامه شرق
www.sharghnewspaper.com/850330/html/bazr.htm

Saturday, June 17, 2006

دلار در نيمه اول 2006

هم اكنون در نيمه دوم ماه ژوئن ششمين ماه تقويم ميلادي بسر مي بريم و به عبارت ديگر چند روزي بيشتر تا پايان نيمه اول سال 2006 باقي نمانده است بنابراين زمان بسيار مناسبي است تا نيم نگاهي به تحولات بازارهاي مالي جهان علي الخصوص بازار ارز بياندازيم .
همانطور كه قبلا نيز اشاره كردم مهمترين و پرقدرت ترين ارز در ميان پولهاي رايج بين المللي دلار است اين اهميت تا بدانجاست بسياري از تحليلگران دلار را ارز امريكا نمي دانند و به نوعي آنرا يك پول بين المللي قلمداد مي كنند كه البته چندان سخن نادرستي نيز نمي گويند .
كالاهاي استراتژيكي همچون نفت و طلا به دلار قيمت گذاري مي شوند و با تغيرات دلار رابطه تنگاتنگي دارند از طرف ديگر امريكا بزرگترين شريك تجاري و يا بزرگترين رقيب يا مخالف تجاري سياسي اكثر كشورهاي پيشرفته وكليدي جهان است . اين دلايل و بسياري دلايل ديگر باعث شده تا دلار همچون وزير صفحه شطرنج بازار ارز و تا حدودي ديگر بازارها عمل كند اما اين وزير در بعضي جبهه هاي ديگر پياده اي بيش نيست و مجبور است از قواعد وقوانين موجود فرمانبرداري كند .
پس از اين مقدمه كوتاه ابتدا به تحولات دلار در نيمه اول سال 2006 مي پردازيم .
قبل از اينكه وارد مباحث بنيادين شويم وبه علت اصلي سقوط شديد دلار در شش ماهه اول 2006 بپردازيم نگاهي اجمالي به نرخ برابري ارزش دلار در برابر ديگر ارزهاي معتبر خالي از لطف نيست . زوج ارز EUR/USD از حدود 1.1700 به حوالي 1.2900 صعود كرد كه به عبارت ديگر دلار چيزي در حدود 1200 پيپ (هر يك پيپ 0.0001 واحد برابري زوج ارزها است ) در برابر يورو ضعيف شد (چون دلار در مخرج كسر قرار دارد صعود اين زوج ارز نشاندهنده ضعيف شدن دلار در برابر يورو است ) از طرف ديگر زوج ارز USD/JPY از حدود 121.00 به حدود 109.00 سقوط كرد امكا شايد تلخترين سقوط دلار در برابر پوند بود .زوج ارز GBP/USD از 1.7100 به حدود 1.9000 صعود كرد كه كمي كمتر از 2000 پيپ است و براي شش ماه يك سقوط قوي محسوب مي شود(باز هم چون دلار در مخرج اين زوج ارز است صعود آن به معني سقوط دلار است ) .
بسياري از كارشناسان اعتقاد دارند سرنوشت تلخ دلار در شش ماهه اول سال 2006 از كمي جلوتر و در واقع از 13 دسامبر (آخرين ماه ميلادي ) 2005 رقم خورد .در اين روز جلسه FOMC(اين نهاد جزئي از بانك مركزي امريكا است كه تصميم گيري در مورد نرخ بهره را بر عهده دارد ) تشكيل شد و با اينكه بعد از اتمام اين جلسه نرخ بهره امريكا براي سيزدهمين مرتبه پي در پي افزايش يافت و از 4.00 به 4.25 رسيد اما دلار تضعيف شد . شايد آن روز كمتر كسي فكر مي كرد كه نطفه يك موج بزرگ بر عليه اسكناس سبز در حال بسته شدن است و حتي بدبين ترين تحليلگران نيز پيشبيني چنين داستان غم انگيزي را نمي كردند .
علت تضعيف دلار بعد از اتمام جلسه با وجود افزايش نرخ بهره بيانيه اي بود كه مقامات فدرال رزرو(بانك مركزي امريكا ) به رهبري آلن گرينسپن صادر كردند . اين بيانيه شايعات موجود در بازار در مورد نزديك شدن بانك مركزي امريكا به پاين دوران افزايش نرخ بهره را تقويت مي كرد . مقامات فدرال رزرو از اواخر سال 2004 به منظور كنترل تورم بلا استثناء در تمامي نشستهاي خود كه هشت بار در سال برگزار مي شود اقدام به افزايش نرخ بهره كرده اند و آن را از 1.00 پله به پله در هر نوبت 0.25 افزايش دادند به طوريكه در جلسه مورد بحث اين عدد به 4.25 رسيد .اما افزايش نرخ بهره اگرچه تورم موجود در جامعه را كنترل مي كند اما براي بسياري از بخشهاي حساس اقتصاد مضر است .به عنوان مثال افزايش نرخ بهره موجب افزايش نرخ باز پس دادن وامهاي مسكن مي شود و در نتيجه مصرف كنندگانم علاقه كمتري از خود نسبت به خريد مسكن نشان مي دهند كه اولين و طبيعي ترين نتيجه آن اگر نگوييم سقوط, ركود بازار بازار مسكن است . اين صرفا يك مثال نيست و واقعيت روز اقتصاد امريكا است . مدتي است كه نشانه هايي از ركورد بازار مسكن امريكا ديده مي شود و بسياري از اقتصاددانان سختگيرتر از آن به عنوان سقوط بازار مسكن ياد مي كنند و انتقادات تند و تيزي را روانه فدرال رزرو مي كنند و افزايش نرخ بهره را دليل اصلي اين ماجرا مي دانند . از آنجايي كه بازار مسكن يكي از حياتي ترين بخشهاي اقتصاد امريكا است از آن به عنوان سنگ بناي (Corner Stone) اقتصاد اين كشور ياد مي شود و مشاغل و صنايع بسياري مرتبط با اين بازار هستند و ركود بازار مسكن همانند افتادن مهره اول دومينو ركود ديگر بخشها را به دنبال خود دارد مقامات فدرال رزرو نيز نمي توانند اين انتقادات را جدي نگيرند و مجبور به پاسخگويي هستند . البته بايد اين را اضافه كنم كه بازار مسكن تنها يكي از بخشهايي است كه از افزايش نرخ بهره آسيب مي بيند و كلا افزايش نرخ بهره موجب كاهش رشد اقتصادي مي شود كه بهترين نشانه اين كاهش در سقوط ارزش سهام شركتها ديده مي شود .
با افزايش نرخ بهره نرخ باز پس دادن وامها براي صاحبان صنايع بيشتر مي شود كه اين هزينه اضافي را بايد از ديگر قسمتها جبران كنند كه به نوعي موجب كمتر شدن تحرك آنان مي شود و در نتيجه قدرت كمتري براي پرداخت سود به سهامداران دارند كه اين مسئله خود را در متمايل شدن قيمت سهام آنها به سمت پايين در نمودار هاي تحليلگران بورس دارد از طرف ديگر با افزايش نرخ بهره سرمايه داران متمايل به فروختن سهامهاي خود كه به نوعي سرمايه گذاري پر ريسكي محسوب مشوند و در عوض خريدن اوراق قرضه كه ريسك بسيار پاييني دارند مي شوند كه اين خود موجب بيرون رفتن پول از بازار سهام مي شود كه به نوعي ركود بازار سهام را به دنبال دارد . اين مسئله مختص امريكا نيست و در تمامي جهان بسادگي مي توان ديد كه دقيقا بعد از افزايش نرخ بهره توسط بانك مركزي آن كشور ارز رايج قدرت مي گيرد اما بازار سهم از نفس مي افتد كه دلايل اين مسئله ذكر شد .
اين دلايل و دلايل ديگر و ديده شدن بعضي از نشانه ها در بازار دال بر صحت اين ادعا ها موجب شد تا شايعاتي در بازار دال بر توقف نرخ بهره امريكا بوجود بيايد كه بيانيه صادر شده از طرف FOMC بعد از جلسه 13 دسامبر به نوعي بر آتش اين شايعات مهر تاييد زد و دلار را ضعيف كرد به موازات اين وقايع و اتفاقات در امريكا در آن سوي اقيانوس اطلس اتفاقات ديگري در جريان بود كه اگر بگوييم دقيقا قرينه اوضاع امريكا بود بيراه نگفته ايم .
بانك مركزي اروپا (ECB) كه وظيفه تعيين ساست هاي پولي كشورهايي را كه يورو را جايگزين ارز سنتي خود كردند برعهده دارد براي 5 سال متوالي نرخ بهره منطقه يورو را در عدد 2.00 ثابت نگه داشته بود و دليل اصلي آن هم جلوگيري از ركود در در اين منطقه اعلام مي شد و ظاهرا نگراني چنداني از تورم نداشتند . اما درست در همان زمانهايي كه امريكايي ها نگراني از پيشرفت و افزايش بيش از حد نرخ بهره را پيدا كردند (دسامبر 2005) اروپاييها نگران وضعيت تورم و پايين بودن نرخ بهره شدند و احساس كردند كه زمان حركت نزديك است .
در ماه دسامبر اين اتفاق افتاد و بعد از 5 سال نرخ بهره منطقه يورو تغيير كرد و از 2.00 به 2.25 افزايش يافت . شايد اين را بتوان به حساب بد شانسي خريداران دلار (Dollar bull) گذاشت كه همزمان با شدت گرفتن احساسات منفي نسبت به نرخ بهره امريكا انتظارات مثبتي نسبت به نرخ بهره اروپا در بازار بوجود آمد و اين واگرايي و مسائل ديگري كه در ماههاي بعد به وجود آمد چنين سرنوشت غم انگيزي را براي دلار در نيمه اول سال 2006 رغم زد .
چند روز بعد از بيانيه بانك مركزي اروپا و تضعيف دلار در روز اعتصاب نيويورك( در آن روز كاكنان بخش حمل و نقل نيويورك دست به اعتصاب زدند و اين شهر هفت ميليوني را فلج كردند ) بي هيچ دليل ظاهري دلار شروع به قوي شدن كرد و مقداري از ضررها را جبران كرد . در آن روز اگرچه يكي از شاخصهاي بازار مسكن امريكا بهتر از انتظار اعلام شدد اما اهميت اين شاخص به اندازه اي نبود كه اين موج ايجاد شود بسياري از تحليلگران اعتصاب نيويورك و كم شدن نقدينگي در بازار را دليل اصلي صعود دلار در آن روز دانستند اما شايد هم اكنون درك رفتار آن روز دلار قابل فهم باشد . بازي گران بزگ بازار از شرايط خاص آن روز (اعتصاب نيويورك ) به عنوان فرصتي براي ايجاد يك موج تصحيحي استفاده كردند و در واقع خود را براي براه انداختن امواج بزرگتر بر عليه اسكناس سبز آماده مي كردند. امواجي كه بسيار قوي تر موج دوازدهم دسامبر بودند .

ادامه دارد

چاپ شده در روزنامه همشهری
www.hamshahri.org/News/?id=1419

Monday, June 12, 2006

قوي ترين صعود دلار در سال 2006

هفته گذشته (پنجم تا نهم ژوئن ) دلار قوي ترين صعود خود در سال 2006 را در برابريورو و پوند تجربه كرد و در برابر ديگر ارزها من جمله ين هفته موفقي را پشت سر گذاشت .بطوريكه نرخ برابري زوج ارز EUR/USD از 1.2976 به 1.2639 سقوط كرد وبه عبارت ديگر دلار چيزي در حدود 340 پيپ (هر 1 PIP يك ده هزارم واحد برابري است ) در برابر يورو قوي شد. اوضاع پوند از يورو هم غم انگيز تر بود بطوريكه زوج ارز GBP/USD از 1.8877 به 1.8365 سقوط كرد كه حكايت از صعود 500 پيپي دلار در برابر پوند مي كند . ( چون دلار در مخرج اين زوج ارزها قرار دارد كم شدن نرخ برابري در آنها نشاندهنده افزايش ارزش دلار است ) .
قدرت گرفتن دلار در هفته پيش در شرايطي بود كه در روز جمعه دوم ژوئن وضعيت اشتغال امريكا اعلام شد و بر خلاف انتظار بسيار ضعيف تر از انتظار بازار بود و در شرايطي كه عموم اقتصاددانان انتظار داشتند تا تعداد حقوق بگيران غير كشاورزي (Nonfarm payrolls) 170000 اعلام شود اين شاخص رقم 75000 را ثبت كرد و موجب تضعيف شديد دلار در آن روز شد .
شنبه و يكشنبه , سوم و چهارم ژوئن بازار تعطيل بود و از روز دوشنبه كه بازارهاي مالي جهان از خواب دو روزه برخاستند دلار صعود بي رحمانه خود را آغاز كرد و نه تنها ضررهاي بعد از اعلام NFP را جبران كرد بلكه از آن هم فراتر رفت . بسياري اعتقاد دارند دلايل تكنيكي و برخورد به خط مقاومت (Resistance) 1.2970 از دلايل اين بازگشت بود . اگرچه نمي توان اين مورد را ناديده گرفت اما عوامل بنيادين بسياري نيز در اين پيروزي به كمك دلار آمدند .
روز دوشنبه اولين روز هفته بن برنانكي رئيس بانك مركزي امريكا به همراه جان تريشه همتاي اروپايي خود و يكي از مقامات بانك مركزي ژاپن در كنفرانسي گرد هم آمدند . بن رئيس تازه كار فدرال رزرو در سخنان خود ابراز نگراني از تورم كرد كه بطور تلويحي حكايت از افزايش نرخ بهره دارد . عرف رايج در ميان مقامات بانكهاي مركزي كشورهاي پيشرفته جهان اينست كه مستقيما اشاره به افزايش نرخ بهره نمي كنند اما هنگامي كه مي خواهند پيام خود را به بازار برسانند از ادبيات خاص خود استفاده مي كنند . فعالان اين بازار مي دانند كه ابراز نگراني از تورم به معني مجوز دادن به افزايش نرخ بهره است و با توجه به اينكه هم اكنون نرخ بهره امريكا در عدد 5.00 ايستاده و جلسه 29 ژوئن را انتظار مي كشد سخنان برنانكي در اولين روز هفته خريداران دلار را اميدوار كرد كه مقامات فدرال رزرو در جلسه 29 ژوئن نرخ بهره يك بار ديگر افزايش مي دهند و آن را به 5.25 مي رسانند . بطوريكه احتمال افزايش نرخ بهره در جلسه 29 ژوئن فدرال رزرو كه بعد از اعلام NFP به زير 50 درصد رسيده بود بعد از سخنان برنانكي به بالاي 50 درصد رسيد.
در روزهاي بعدي نيز اگرچه بن سكوت كرده بود اما ديگر مقامات بانك مركزي امريكا سخنان رئيس خود را تائيد كردند و يكي بعد از ديگري نسبت به تورم موجود در امريكا ابراز نگراني ميكردند كه معني اين سخنان از ديد فعالان بازار ارز چيزي جز افزايش نرخ بهره نبود و به همين دليل دلار به صعود خود در روزهاي بعد هم ادامه داد . تنها اميد فروشندگان دلار (Dollar bear ) به روز پنجشنبه بود . در اين روز جلسه بانك مركزي اروپا برگزار مي شد و در اين جلسه كه بصورت ماهيانه برگزار مي شود راجع به نرخ بهره قاره سبز تصميم گيري مي شود .
انتظارات از اين نهاد در هفته هاي گذشته بشدت بالا رفته بود بطوريكه بسياري از فعالان بازار انتظار داشتند تا نرخ بهره از 2.5 با دو پله افزايش ناگهاني به 3.00 برسد كه اگر اين سناريو اجرا مي شد ارزش يورو افزايش مي يافت كه به مثابه ترمزي در برابر افزايش ارزش دلار عمل مي كرد . اما اينگونه نشد و نرخ بهره تنها 0.25 افزايش يافت و تريشه رئيس اين بانك نيز در كنفرانس مطبوعاتي كه بعد از پايان جلسه تشكيل شد سخناني كاملا عادي به بازار تحويل داد و انتظارات بسياري از فعالان بازار را كه گمان مي بردند سخنان تند وتيزي از دهان او خارج مي شود را بر آورده نكرد . بنابراين موج ديگري در جهت تضعيف يورو و در نتيجه تقويت دلار در بازار براه افتاد . موج بعدي در روز جمعه رخ داد . جمعه ساعت 4:00 بعد از ظهر به وقت تهران كسري تجاري امريكا اعلام شد و در شرايطي كه بازار انتظار داشت تا اين عدد از منفي 61.9 به منفي 65.5 ميليارد دلار افزايش پيدا كند اين عدد منفي 63.4 ميليارد دلار اعلام شد . پايينتر بودن اين عدد از انتظار بازار باعث شد تا دلار پس از اعلام خبر در برابر يورو قوي شود اما از آنجاييكه به هر حال كسري تجاري امريكا از ماه قبل بيشتر شده بود موج تقويت دلار چندان قوي نبود و به سرعت به نرخ قبل از خبر بازگشت .

چاپ شده در روزنامه شرق
www.sharghnewspaper.com/850323/html/bazr.htm

Tuesday, June 06, 2006

تحليل وضعيت دلار

جمعه گذشته يكي از بدترين آمارهاي مربوط به وضعيت بازار كار امريكا در يكي دو سال گذشته اعلام شد و به دنبال آن دلار در برابر ارزهاي اصلي سقوط كرد .
ابتدا فعالان بازار انتظار داشتند تا ميزان افزايش تعداد حقوق بگيران غير كشاورزي (Nonfarm Payrolls) 170000 نفر اعلام شود اما اينگونه نشد و رسانه هاي امريكا در ساعت 4:00 بعد از ظهر جمعه (به وقت تهران ) اعلام كردند كه تنها 750000 نفر به اين ليست افزوده شده كه نسبتا عدد نا چيزي است . در كنار اين عدد ضعيف اعداد ديگري نيز اعلام شدند كه آتش تضعيف دلار را گرمتر كردند . ميزان افزايش درآمد ساعتي (Hourly Earning) كاركنان امريكا نيز از 0.5 در صد در ماه قبل به 0.1 درصد رسيد و اين در شرايطي بود كه بازار انتظار عدد 0.3 را داشت . ميزان ساعات كار در هفته نيز با كاهش مواجه شد و از 33.9 به 33.8 ساعت رسيد .
به عبارت ديگر نه تنها تعداد حقوق بگيران امريكايي افزايش قابل قبولي نداشت بلكه از ميزان دست مزد و ساعت كار كاركنان فعلي نيز كاسته شده است .بنابراين انتظار افزايش تورم ناشي از حقوق كاركنان كاهش يافت و طبق نظر سنجيها احتمال افزايش نرخ بهره در جلسه 29 ژوئن به زير 50 درصد رسيد كه اين مسئله براي دلار گران تمام شد و ظرف چند دقيق بشي از 100 پيپ (هر يك PIP 0.0001 واحد برابري زوج ارز است ) در برابر يورو تضعيف شد و در برابر ديگر ارزها نيز كمابيش وضعيت مشابهي را تجربه كرد .
با تمام اينها اگرچه خبر روز جمعه ضربه مهلكي براي دلار بود اما اين ضربه آنقدر قوي نبود كه زوج ارز EUR/USD را از خط مقاومت(Resistance) 1.2975 عبور دهد . اين خط چند هفته است كه از سقوط بيشتر دلار در برابر يورو جلوگيري مي كند و در روز جمعه نيز اين خط بار ديگر قدرت نمائي كرد .
صبح دوشنبه فروشندگان دلار (Dollar bear ) بار ديگر يورش خود را آغاز كردند و در زمان بازار لندن تا خط مقاومت فوق الذكر پيش رفتند اما قدرت اين خط مانع از پيشرفت بيشتر شد و از طرف ديگر فعالان بازار انتظار جلسه روساي بانكهاي مركزي امريكا اروپا و ژاپن را مي كشيدند و در اينگونه موقعيتها معمولا شكست (Breakout) رخ نمي دهد و فعالان به انتظار سخنان مقامات مي نشينند .
در اين جلسه بن برنانكي رئيس بانك مركزي امريكا از افزايش تورم ابراز نگراني كرد و گفت كه بايد مراقب(vigilance) اين مسئله بود . اين جملات باعث شدند تا احتمال افزايش نرخ بهره در جلسه آينده كه بعد از خبر مربوط به NFP( منظور ليست حقوق بگيران غير كشاورزي است كه در ابتداي مقاله راجع به آن بحث شد ) به زير 50 درصد رسيده بود به بالاي 75 در صد برسد و دلار در برابر ديگر ارزها تقويت شود .
از دلايل اصلي تقويت دلار پس از سخنان برنانكي آماده نبودن بازار براي شنيدن سخناني از اين دست بود .
بانك مركزي امريكا در دو سال گذشته 16 مرتبه پي در پي نرخ بهره را افزايش داده و آن را از 1.00 به 5.00 رسانده است . عمده دليل اين اقدام بانك مركزي مبارزه با تورم بوده اما با بالا رفتن نرخ بهره نشانه هاي از ضعف در اقتصاد امريكا ديده مي شود كه اخبار روز جمعه يكي از آنها است .به همين دليل از چندي پيش مقامات فدرال رزرو گاه مستقيم و گاه غير مستقيم اشاره به توقف نرخ بهره كردند و علت ضعف شديد دلار در هفته هاي گذشته بي هيچ ترديدي همين موضوع است . اما در اين ميان يك چيز براي فعالان اين بازار جالب است و آن رفتار وسخنان ضد و نقيض برنانكي رئيس جديد فدرال رزرو است بطوريكه در مدتي كوتاه شاهد نظرات مختلفي از او بوده ايم .
چندي پيش در كنگره امريكا اعلام كرد كه حتي در صورت افزايش تورم نرخ بهره افزايش پيدا نخواهد كرد و بعد از اين جمله دلار بشدت سقوط كرد اما درست چند روز بعد از آن در ضيافت رسمي شام به خبرنگار CNBC اعلام كرد بازار برداشت درستي از سخنان او نداشته است و دلار را قوي كرد . اينك نيز اعلام مي كند كه نگران افزايش تورم است كه معني آن افزايش نرخ بهره است .
به هر حال اينكه آيا متناقض بودن سخنان رئيس جديد ناشي از بي تجربگي اوست و يا سياست كاري او آشفته كردن بازار است را ما نمي دانيم اما چيزي كه همه مي دانيم اينست كه حتي اگر نرخ بهره امريكا در جلسه بعدي فدرال رزرو افزايش يابد با ز هم اين دور افزايش را بايد تمام شده دانست و بزودي مقامات مجبور به متوقف كردن افزايش نرخ بهره مي شوند .