Webstats4U - Free web site statistics
Personal homepage website counter
Free counter

تحليل بازار فاركس

Sunday, April 29, 2007

دلار در هفته ای که گذشت

هفته گذشته دلار رفتار پیچیده ای در بازار داشت . بطوریکه در برابر پوند ، دلار استرالیا و دلار نیوزلند تقریبا بدون تغییر باقی ماند ، در برابر ین قوی شد و در نهایت مقابل یورو به روند رو به ضعف خود ادامه داد .

بنابراین هفته گذشته را برغم هفته های پیش نمی توان هفته ای غم انگیز برای خریداران دلار را دانست اما به لحاظ تحلیلی چون رفتار دلار در برابر یورو نشاندهنده ارزش واقعی این ارز است بنابراین برایند هفت روز قبل را می توان تضعیف دلار نامید .

این ارز در برابر یورو در هفته گذشته به ضعیف ترین حد خود در تاریخ رسید و زوج ارز EUR/USD اگر چه برای مدتی کوتاه و در حد چند دقیقه اما به عدد 1.3688 رسید از زمان پیدایش یورو بی سابقه بوده است .
علت عمده این امر ضعیف اعلام شدن شاخصهای اقتصادی امریکا در هفته گذشته و قوی اعلام شدن داده های مربوط به منطقه یورو بود .

از اقتصاد امریکا در هفته گذشته خبرهای نسبتا مهمی داشتیم که اگرچه بعضی از آنها نسبتا مثبت بودند اما در کل اخبار چندان خوبی محسوب نمی شدند .

میزان فروش خانه (Existing Home Sales) و میزان فروش خانه های نو (New Home Sales) که دو شاخص بسیار مهم بازار مسکن می باشند ضعیف تر از حد انتظار بازیگران بازار اعلام شدند که با توجه به روند کلی رو به ضعف بازار مسکن امریکا اعلام شدن این دو شاخص نمک بر زخم بازار مسکن ایلات متحده که نیمی از اقتصاد این کشور را شامل می شود، پاشیدن بود .

میزان سفارش کالاهای بادوام (Durable Goods Order) بهتر از حد انتظار اعلام شد اما اولا این شاخص جزء داده های درجه اول امریکا محسوب نمی شود و ثانیا یک عدد امیدوار کننده در میان سیلی از داده های منفی از جمله شاخص اطمینان مصرف کننده (Consumer Confidence) که ضعیف تر از حد انتظار اعلام شد ، کار چندانی نمی تواند بکند .

اما مهمترین خبر هفته گذشته خبر روز جمعه ، تولید ناخالص ملی (GDP) امریکا بود که بسیار ضعیف اعلام شدن آن بازار را شوکه کرد و دلار را در برابر یورو به ضعیف ترین حد خود در تاریخ رساند . این شاخص دوره گذشته 2.5 اعلام شده بود وبرای این نوبت بازار انتظار خود را پایین اورده بود و عدد 1.8 را انتظار داشت اما اعلام شدن عدد1.3 نشان داد که وضعیت رشد اقتصادی امریکا از آنچه انتظار می رفت نیز وخیم تر است . این مسئله افزایش نرخ بهره را بسیار مشکل می کنند و هم اکنون عموم بازیگران بازار به این نتیجه رسیده اند که قدم بعدی فدرال رزرو کاهش نرخ است نه افزایش آن و اکنون تنها اختلاف نظر میان اقتصاد دانان بر زمان این عمل است .

از آنطرف در اروپا همه چیز بر وفق مراد است . شاخص IFO آلمان هفته گذشته 108.6 اعلام شد که کمی کمتر از رکورد تاریخی بود .
مقامات اروپایی نیز هیچ گونه سخنی دال بر نگرانی آنها از افزایش ارزش یورو بر زبان نمی رانند و به نظر از همه چیز راضی می نمایند .
بنابراین از لحاظ بنیادین روند دلار در برابر یورو و پوند همچنان رو به ضعف است اما تنها نکته ای که می تواند در این روزها به دلار کمک کند نکات تکنیکی است

هنگامیکه ارزش یک کالا بالاتر می روند . معامله گرانی که در قیمتهایی پایینتر اقدام به خرید کرده اند برای کسب سود دست به فروش می زنند که این مسئله پایین آمدن قیت را موجب می شود به این پدیده کسب سود (Profit Taking ) می گویند که در بازار ارز نیز بسیار متداول است .
با توجه به ضعیف شدن بیش از حد دلار در برابر بسیاری ارزها احتمال بوجود آمدن چنین موجهای وجود دارد . هفته گذشته نیز در روز پنجشنبه شاهد بوجود آمدن چنین موجی بودیم .

اما در کل باید توجه داشت که عمر این امواج که اصطلاحا به آنها امواج اصلاحی(correction) می گویند چندان طولانی نیست و دیر یا زود بازار به روند اصلی خود باز می گردد .


چاپ شده در روزنامه دنیای اقتصاد
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=41868

Wednesday, April 25, 2007

1 پوند = 2 دلار

روز سه شنبه 17 آوریل ارزش پوند در برابر دلار از عدد 2 گذشت . به عبارت دیگراز آن زمان برای خرید هر پوند باید دو دلار پرداخت کرد که در 15 سال گذشته بی سابقه بوده است .

گذشتن از اعداد مهم بسیار برای فعالان بازار مهم است به همین دلیل این روزها در اکثر محافل تحلیلگری بازار ارز، بحثها پیرامون پوند جریان دارد و سوال اصلی اینست که آیا پوند بیش از حد خریده (Over bought) شده و در آستانه یک موج اصلاحی بزرگ است و یا روند خود را رو به بالا ادامه می دهد ؟

اگر بخواهیم دلایل اصلی قدرت گرفتن پوند در برابر دلار را بررسی کنیم باید به سیاستهای بانک مرکزی امریکا (FED) و بانک مرکزی انگلستان (BOE) رجوع کنیم .

در این مقاله قصد بحث پیرامون مسائل مربوط به FED را ندارم و خوانندگان را به مقالات قبلی مرتبط با این موضوع ارجاع می دهم و صرفا به گفتن این جمله بسنده می کنیم که از اواخر سال 2005 سیاست فدرال رزرو از افزایش نرخ بهره به ثبات آن تغییر یافت که این مسئله دلیل اصلی تضعیف دلار در سال گذشته بود .

اما در آنسوی اقیانوس اطلس اوضاع این چنین نبود . افزایش توامان رشد اقتصادی و تورم باعث شد تا مقامات اقتصادی انگلستان که در سال 2005 و حتی اوایل 2006 برای مبارزه با رکود اقتصادی به کاهش نرخ بهره فکرمی کردند ، تغیر عقیده دهند و افزایش را در دستور کار خود قرار دهند .

شاید یکی از اولین کسانی که نشانه های افزایش جدی تورم در اقتصاد انگلستان را دید دیوید والتون بود که در جلسه ماه جولای 2006 رای به افزایش داد . این رای او اگرچه تنها رای بود و نتوانست کار چندانی در مقابل 8 رای مقابل خود بکند اما سرآغاز پدیدار شدن نگرانی از تورم در اعضای کمیته تصمیم گیری در رابطه با نرخ بهره (MPC) انگلستان بود .

اگر چه والتون 43 ساله چند روز بعد بصورت کاملا ناگهانی در گذشت و طرفداران افزایش نرخ بهره را سوگوار کرد اما اعضای کمیته MPC نرخ بهره را در جلسه ماه بعد 0.25 افزایش دادند .



این افزایش کاملا غیر منتظره بود و به همین دلیل رشد ناگهانی پوند را بدنبال داشت و از آن زمان تا کنون نگرش غالب بازار به سمت افزایش نرخ بهره سوق داد که این مسئله اصلی ترین دلیل افزایش ارزش پوند است .



حال سوال اصلی اینست : آیا این نگرش ادامه دارد ؟



در جواب باید گفت علت اصلی افزایش نرخ بهره در چند ماه گذشته افزایش تورم بوده است . آستانه تحمل نرخ تورم برای بانک مرکزی انگلستان 2در صد است (شاخص بهای مصرف کننده دوره سالیانه CPI (YoY)) اما در حال حاضر چندین ماه است که با وجود افزایش نرخ بهره این عدد بالاتر از 2 است . میزان بالاتر بودن نیز چندان ناچیز نیست . آخرین باراین عدد بسیار بالاتر از عدد نرمال (2 درصد ) 3.1 در صد اعلام شد .

این آخرین بار سه شنبه 17 آوریل بود که پوند را از مرز عدد 2 در برابر دلار گذراند .

طبق قوانین انگلستان گذر تورم از عدد 3.0 رئیس بانک مرکزی را ملزم می کند تا به وزیر دارایی نامه ای سرگشاده بنویسد و دلایل آنرا توضیح دهد .

کینگ نیز در نامه که برای بروان نوشت افزایش قیمت غذا ، سوخت و اسباب و اساس منزل را علت اصلی این مسئله دانست اما چیزی برای بازار مهم است اینست که برای مقابله با آن چه می توان کرد ؟

از آنجایی که تنها راه حل قابل قبول افزایش نرخ بهره است لذا از هم اکنون یک مورد افزایش نرخ بهره در جلسه ماه می در قیمت پوند لحاظ شده است و به اعتقاد بسیاری از کارشناسان برای ماههای بعد نیز باید انتظار افزایش را داشت .

جدای از اعلام تورم و تاثیر آن بر ارزش پوند جزییات جلسه ماه اوریل کمیته MPC نیز اعلام شد که بازار را شوکه کرد . در این جلسه 7 نفر به ثبات و دو نفر به افزایش نرخ بهره رای داده بودند . جدای از اینکه دو عضو به افزایش رای داده بودند که این خود بسیار مهم است و نشاندهنده بوجود امدین تفکر افزایش نرخ در میان اعضا است اقای بلانچ فلاور نیز که نوبت پیش به کاهش رای داده بود از نظر خود برگشت و به ثبات رای داد .

این گزارش صراحتا دال بر بوجود امدن تفکر قوی در MPC دال بر افزایش نرخ است و ان هنگام این مسئله جدی تر می شود که توجه کنیم که این رای گیری هنگامی انجام شده که اعضا از شاخص تورم و نامه کینگ به بروان بی خبر بودند .

اگر نگاهی به دیگر بخشهای اقتصاد انگلستان بیاندازیم می بینیم که در این دوره اقتصاد این کشور بسیار سالم است و مقامات بانکی احتمالا چندان نگران ضربه خوردن اقتصاد ناشی از افزایش نرخ بهره نخواهند بود .

در گذشته های دور یعنی سالهای 90 و 92 پوند برای گذر از عدد 2 تلاش کرده بود اما موفق نشد بهمین دلیل بسیاری اینگونه می اندیشند که این بار نیز چنین نخواهد کرد .

اما اگر به فضای حاکم بر اقتصاد ان زمان انگلستان و حال نگاه کنیم متوجه تفاوت بنیادین ان و قدرت فعلی ان نسبت به 15 سال گذشته می شویم بنا بر این به اعتقاد من پوند در مسیری بی بازگشت قرار دارد و احتمال قوی تر شدن آن تا 2.2000 وجود دارد .

چاپ شده در روزنامه همشهری

Saturday, April 14, 2007

اجلاسگروه هفت و ین

روز جمعه سیزدهم آوریل در حدود ساعت 17 به وقت اروپای مرکزی (CET) ین بصورت ناگهانی در برابر ارزهای اصلی منجمله دلار ، پوند و یورو بشدت تضعیف شد .
علت اصلی این موج بگوش رسیدن شایعاتی در رابطه با اجلاس گروه 7 بود .
در این جلسات که این بار در واشنگتن برگزار شد مقامات اقتصادی هفت کشور پیشرفته جهان گرد هم می ایند و به بحث و تبادل نظر در رابطه با اقتصاد جهانی می نشینند . صحبتهای مقامات این گروه بر تمامی ارکان اقتصادی جامعه جهانی من جمله بورسهای منطقه ای تاثیر خاص خود را دارد اما اگر از زاویه بازار ارز به ان نگاه کنیم باید پذیرفت که عمده تاثیر ان بر ین می باشد .
علت اصلی این مسئله اینست که کشورهای غربی (امریکا و اتحادیه اروپا ) از پایین بودن ارزش ین و یوان به واسطه لطمه ای که به اقتصاد انها می زند چندان خشنود نیستند و همواره تلاش بر قوی کردن این دو ارز دارند . اجلاس گروه هفت معمولا محل مناسبی برای برای گله کردن غربی از نژاد زرد بوده که این گلایه ها اگر از طرف بازار جدی تلقی شود معمولا افزایش ارزش ین را به همراه داشته است .
برای این دوره نیز تقریبا تمام هفته گذشته بازار در انتظار اخبار مربوط به این اجلاس نشسته بود بطوریکه روز جمعه اخبار بسیار مهمی از اقتصاد ایالات متحده داشتیم اما کاملا از طرف بازار نادیده گرفته شد .
اما حدود ساعت 17 بوقت اروپای مرکزی شایعاتی در بازار دال بر اینکه وزرای اقتصادی شرکت کننده در این اجلاس در رابطه با ین سخنی نخواهند گفت پیچید که کاهش سریع ارزش ین طبیعی ترین عکس العمل بازار بود .
بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند که افزایش اخیر نرخ بهره ژاپن از 0.25 به 0.5 ، کاهش تورم در این کشور و به مجددا به مرز نگران کننده نزدیک شدن این اعداد و همین طور عدم دخالت بانک مرکزی ژاپن در بازار برای تضعیف ین چه بصورت عملی و شفاهی (Verbal) موجب شده تا مقامات اقتصادی دیگر کشورها با مقامات ژاپنی هم نوا شوند و انتظار زیادی از بانک مرکزی ژاپن برای افزایش سریع نرخ بهره (تنها درمان ضعف شدید ین ) نداشته باشند .
این در شرایطی است که فوکوئی رئیس بانک مرکزی ژاپن اعلام کرد که انها قصد دارند تا نرخ بهره را به ارامی (gradually) در جهت واقعیات اقتصاد ژاپن تعدیل کنند . این جمله بارها و بارها از زبان او شنیده شده و اگرچه دفعات اول امیدوارانه (Hawk) تلقی می شد اما بعد از گذشت چندی همه می دانستند که این جمله الزاما به معنی افزایش نرخ بهره نیست و شاید تنها برای کم کردن فشار اروپایی ها گفته می شود .
بنابراین با توجه به تورم پایین ژاپن و ندیدن نشانه های قابل قبول دال بر افزایش ان و همینطور پذیرفتن واقعیات اقتصادی ژاپن از طرف دیگر کشور ها و کم کردن فشار برای بالا بردن ارزش ین احتمال آغاز موج جدیدی از سقوط ین بسیار محتمل است .
اگر به تاریخچه اجلاس گروه 7 نیز نظری دوباره بیاندازیم خواهیم دید که تاثیر این جلسات معمولا چند ماهه است .
چاپ شده در دنیای اقتصاد
www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=38921

Saturday, April 07, 2007

مثلث چین ،امریکا ، دلار

مثلث چین ، امریکا ، دلار
جمعه هفته گذشته (سی ام مارس ) در حدود ساعت 17 به وقت اروپای مرکزی دلار بدون انکه خبر اقتصادی خاصی منتشر شود بصورت ناگهانی در برابر اکثر ارزهای اصلی ضعیف شد . این موج که به دلیل اعلام خبری در رابطه با روابط اقتصادی چین و امریکا بوجود امد بهانه ای شد تا نگاه عمیق تری به روابط اقتصادی ، سیاسی چین و امریکا بیاندازیم .
خبری که روز جمعه بازار را دچار شک کرد این بود که مقامات رسمی امریکا اعلام کردند که دیگر واردات کاغذ گلاسه (Glossy Paper) از چین را از قوانین ضد یارانه (anti-subsidy laws.( معاف نخواهند کرد .
حجم دلاری واردات این محصول به خاک امریکا از چند صد میلیون دلار بالاتر نیست و از انجایی که این رقم چندان رقم بالایی نیست پر واضح است تاثیر اقتصادی این خبر موجب تضعیف دلار نشده است بلکه علت اصلی تضعیف دلار نگرانی بازار از براه افتادن دوران نزاع اقتصادی میان چین و امریکا می باشد .

کالاهای چینی که به برکت ارزش پایین یوان ، ارز رسمی این کشور در بازار های اروپا و امریکا ( و دیگر نقاط جهان ) بسیار ارزانتر از کالاهای رقیب می نمایند مزاحمت بسیاری برای تولید کنندگان این کشورها بوجود اورده اند و چندین سال است که کشور های دست به گریبان این مشکل علی الخصوص امریکا که مسبب یک سوم کسری تجاری اش را چین میداند به روشهای مختلف منجمله سهمیه بندی و وضع تعرفه سعی در موازنه تجاری دارند که البته چندان موفق نبوده اند .
سوال اینست که چرا امریکا نمی تواند قاطعانه عمل کند و به یکباره از ورود کالاهای ارزان قیمت چینی جلوگیری کند ؟ و یا به عبارت دیگر هراس امریکا از درگیری با چین در چیست ؟ از انجا که یکی از دلایل اصلی مسئله دلار است (که در این باب بیشتر سخن گفته خواهد شد ) درک این موضوع کمک شایانی به فعالان بازار ارز جهت درک رفتار دلار در روزهایی مثل جمعه گذشته می کند .

1- اهرمهای سیاسی :

چین و امریکا اختلافات سیاسی بسیاری دارند و بعد از فروپاشی شوروی سابق بسیاری چین را رقیب اصلی امریکا می دانند . تقریبا تمامی کشورهایی که با امریکا روابط تیره ای دارند با چینی ها روابط خوبی دارند و چین از این مسئله به عنوان اهرم فشار به امریکا استفاده می کند . بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند حمایت از کره شمالی و ایران در موقعیت کنونی از طرف چین نوعی رقابت با امریکا بوده است و در سالهای گذشته با توجه به مشکلات امریکاییها در عراق انان چندان علاقه ای به در گیر شدن با چینیها نداشتند و ظاهرا به جای باج سیاسی (کنار امدن بر سر مسئله کره شمالی ) ترجیح دادند باج اقتصادی بدهند (رضایت به ارزش پایین یوان ) اما با توجه به حل شدن نسبی مسئله کره شمالی و رساندن کار پرونده ایران به شورای امنیت بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند که امریکا دیگر چندان نگران اختلافات سیاسی اش با چین نیست و بعد از چند سال بیاد منازعات اقتصادیشان افتاده است .

ایا این تحلیل درست است ؟ از مسائل و مذاکرات پشت پرده ما اطلاعی نداریم اما با استفاده ازدانش تحلیل معکوس (نگاه کردن به وقایع ونتیجه گیری ) می توان استنباط کرد که این نگاه درست است و هرچه امریکا از بابت کره شمالی ، عراق و مسئله هسته ای ایران ارامش بیشتری کسب کند انرژی بیشتری برای حل اختلافات اقتصادی خود با چین دارد .

2- اهرمهای اقتصادی :

جدای از اهرمهای سیاسی چین قدرت بسیاری برای فشار اوردن به امریکا در عرصه اقتصادی دارد .
این کشور دارای بالاترین ذخایر ارزی دلار در جهان است که چیزی در حدود رقم افسانه ای هزار میلیارد دلار می باشد که تنها تبدیل قسمتی از ان به ارزهای دیگر یا طلا موجب تضعیف شدید دلار خواهد شد . مدت زمان بسیاری است که مقامات بانک مرکزی چین گاه و بیگاه دم از تغییر ذخایر ارزی (Reserve diversification) خود می زنند و هر بار نیز دلار با موج نزولی خود به این سخنان واکنش نشان می دهد .
به عنوان نمونه تضعیف شدید دلار در روز 24 نوامبر 2006 (جمعه شکرگزاری ) بدنبال سخنان رئیس بانک مرکزی دال بر تبدیل مقدار از دلارهای موجود به دیگر ارزها بود .
تاثیر چین بر ارزش دلار به حدی است که بعضی از تحلیلگران پا را از مرز عقل فراتر گذاشته اند و اینگونه می اندیشند و می نویسند که ارزش دلار در چین تعیین می شود .
البته که این دید اشتباه است اما تاثیر ساستهای بانک مرکزی چین بر دلار را نمی توان انکار کرد .

چشم انداز :

به اعتقاد من با توجه به حل شدن نسبی مسئله کره شمالی و یا حداقل متفق القول شدن امریکا و چین در این داستان در صورتی که بر سر مسئله ایران نیز چینی ها و امریکاییها به تفاهم برسند و یا این مسئله بنوعی حل شود و به عبارت دیگر این اهرم چندان اهرم پرقدرتی برای چینی ها نباشد که احمال ان نیز چندان دور از ذهن نیست امریکاییها با فراغ بال جنگ اقتصادی خود با چین را شروع می کنند و احتمالا از ایجاد تعرفه بر کالاهای چینی شروع خواهند کرد و چینی ها نیز برای تلافی جویی دلار های خود را خواهند فروخت و انرا ارزان می کنند و از انجایی که امریکا چندان نگران این موضوع (کاهش ارزش دلار )نیست احتمالا بازنده نهایی چین خواهد بود و دلار و نه امریکا .
چاپ شده در روزنامه دنیای اقتصاد
www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=37447